رایانرایان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
زندگی مشترک مازندگی مشترک ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
جانانجانان، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

رایان و جانان،تمام زندگی من

زندگی را باید زندگی کرد...

واکسن یکسالگی

1394/12/19 8:10
نویسنده : نسرین
292 بازدید
اشتراک گذاری

دردونه ی من.  روزی که از مسافرت برگشتیم باید واکسن یکسالگیتو میزدیم اما خسته بودیم و جور نشد. صبح روز 9 اسفند هوا ابری بود و یه نم بارون هم میومد آماده شدیم و به سمت مرکز بهداشت رفتیم. ماشالا شیطون شدی توی بغل نمیمونی تاتی میکنی و دوست داری فقط روی زمین راه بری. اونجاهم بلند بلند حرف میزدی و میخواستی رو زمین راه بری. این با بقیه واکسنهات فرق داشت باید داخل بازو زده میشد. خانمه ازم خواست دستتو محکم بگیرم اولش چیزی نگفتی وقتی دارو رو خالی میکرد گریه کردی و اشکت در اومد. اما خداروشکر تب هم نکردی.خلاصه فک کنم چون بدنت مقاومتر از قبل شده اذیت نشدی.

 

رایان و بابامجتبی

 

 

رایان و مامان نسرین

 

 

وقتی تو ماشین برمیگشتیم با اهنگ ضبط میرقصیدی خیلی با حال بودی اخمو مغرور و نی نای نای میکردی.

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)