رایان و جانان،تمام زندگی من

سلام عزیزای دلم این روزها حال و هوای پاییزی و موندن توی خونه بخاطرکورونا خیلی دلگیر شده. 🙄 عصری رفتیم سرسره کوه تخت جمشید، ماوقتی بچه بودیم خیلی اونجا میرفتیم💕 جانال خودش میگفت نانا الان که دوماه از دوسالگیش میگذره میگه جان جان💓 ایننجا هم درحال شیر خوردنین ...

سلام عشقهای مامان شما دوتا شدین وجود من، بعضی وقتها حس میکنم تنها پناهتون توی زندگی هستم😭 جانان کلمه های زیادی میگه، به مامان جون میگه مامانی، به خاله ها میگه ددی، باباجی رو خیلی دلنشین میگه،رنگهای نارنجی، زرد، ابا، گرمز، میشکی، سفید، بلدع😘😘 رایان داره عاقل و بزرگ میشه، دندونش هم هرروز بیشتر لق میشه😊جشن تولدی برای جانان خانم گرفتیم و یارهای همیشگی زندگیم فقط بودن💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 بدون خانواده م مخصوصا مامان جون زندگی پیش نخواهد رفت، خدایا بهش سلامتی بده🙏 این هدیه تولد از طرف اقا رایان گل هست، که از یکماه قبل درستش کرده هرروز بیشتر عاشتون میشم تولد صدسالگیتون بگیرین💕😍 راستی تولد شلوغی بودا همه عروس...

سلام همین الان که رایان ازخواب بیدارشد گفت مامان بنطرت این دندونم جدید بیرون نیومده! نگاه کردم دیون دوتادندون پایین لق شدن یکم زوده اما دیگه شده، اشک توچشمم جمع شد که بچه م داره بزرگ میشه😭❤️ فردامیبرمش دندونپزشکی یه روزی لبتو اینجور گرفتم که از بیرون اومدن دندونای نازت عکس بگیرم حدود7ماهگیت😘❤️ دوهفته بعدازلق شدن وقتی نفس منی تو💕 درتاریخ12 آبان 99اولین دندان نازپسرم افتاد، وقتی داشت سوپ میخورد، یهو دوید باگریه و ترس از چندقطره خون توی دهانش که مامان دندونم افتاد😚 ...

سلام عزیزای من دوسال ازاینکه کنارمون هستی میگذره و هرروز بیشتر عاشقت میشیم، جانان دختری مهربان، دل نازک، جیغ جیغو😁که داداششومیزنه. وای دیشب یک لحظه دیدم گوشی بابا رو ازتو شارژ کشیدی و رفتی سمت روشویی، تارسیدم گذاشته بودیش زیر اب🤯نمیدونستم باید چکارکنم🙈 رایان فوق العاده حساس شده و همش میگه تومنو دوست نداری، وقهرمیکنه، اعصاب منم ضعیف شده😭 خدایا کمکم کن زیرباراین مسئولیت بزرگ سربلند بیرون بیایم🙏 گاهی باید دنیارا وارونه دید، وارونه که ببینیم همه چیز زیباتراست🌹💕 این دو انسان اولیه ازگرما لخت شدن😍😍 وقتی با دایی شیرازبودیم کل شکر جانان خانوم خالی کرد تو استکانش بعدهم استکان پرت کرد و شکوند به همین راحتی😁 مامان جون...

بدون شرح عاشواری کورونایی گفتم ژست بگیرین ...

سلام دخترخیلی شیطونه، جانان قهرمیکنه، جیغ میزنه، کتک میزنه، لوس میشه، زبون میریزه، نازمیکنه💗 اینم خورشید خونمونه موش کوچولو ...

سلام امیدهای من ساعت6 صبح ازخواب بیدارشدم، معمولا ادم سحرخیزی هستم، صبحانه و وسایل کوه اماده کردم و باصدازدن کوچولوهای خودم به سمت کوههای رحمت واقع دراطراف تخت جمشید به راه افتادیم، نان تازه چای پنیر و مخلفات🤤 توی روزهای گرم تابستون که ظهرنمیشه بیرون جایی موند بهترین گزینه تفریح صبحگاهیه💖 جانان که میخواست خودش ازکوه بزنه بالا توی اونهمه خار! رایان میگفت بهم خوش گذشت💕💕 بعدازکوهنوردی صبحونه رو پای یه تلمبه خوردیم و برگشتیم، امیدوارم تفریحاتمون پرتکرار باشه🙏 توطلوع منی🌷 بزرگی خدا گذشتگان ماچیزهای ارزشمندی برایمان باقی گذاشته اند که امروز ارزش کندن قبرشان را دارد، مابرای ایندگانمان چه چیزی به یادگار...

سلام، واکسن18ماهگی جانان رو همه باماسک زدیم🤭😷هنوز اوایل ش بود و ترس زیاد بود، الان که6ماهییه میگذره و واقعا دریک قدمیمون قرار گرفته این مریضی متوجه شدیم که هست و 😷 دعای هرروز و شبم اینه که این ویروس غیرفعال بشه و شسته بشه ازاین کره ی خاکی🙏🌷 پارک رفتن من و رایان7صبح! ...

وقتی جانان بازور میخواد روی پای داداشش بخوابه😁 رایان دلش میخواست وقتی کیک میخوره باسر بره داخلش ماهم سعی کردیم براش فراهم کنیم🎂🌷 وقتی جانان حس مادری بهش دست میده😁 لعنت بر قرنطینه🙄 ...

سلام دوتاجوجه خاله رویا براتون اورده تاالان بزرگش کردین این رایان هست که جوجه هاشو داخل کارتن به سمت خونه مامان جون حمل میکنه، از وقتی دارینشون هر وقت رفتسم خونه مامان اونها ها تشریف اوردن🐥🐥 وقتی میخواین باجوجه ها بازی کنین و خاک بازی هم اضاف میشه🤨😶 ...