رایان و جانان،تمام زندگی من

سلام  امیدوارم اینقدر رسیدگی به دندوناتون نتیجه های خوب داشته باشه نفسام❤️❤️ ...

سلام عزیزان من❤️❤️ جانان تقریبا ۴ساله شده،و رایان هفت سال و نیم. جانان خیلی شیطنت می‌کنه ظهرنمیخوابه و یهو میبینی یه خرابکاری کرده😈 از خدا می‌خوام به همه آرزوهات برسی💜 ...

سلام فرشته های زندگیم  امروز بعداز تقریبا چهار سال از تولد جانان،اومدیم برای سوراخ کردن گوشهاش هیچ وقت دلم نمی‌خواست از کوچیکی ببرم و گوشش سوراخ کنم دوست داشتم خودش بگه،که این روزها هرروز داره میگه که کی گوشمو سوراخ می‌کنی💚 ...

سلام نفس های من  الان که دارم براتون می‌نویسم بولوار کارگر نشستم طبق معمول هر شب .شما دوتا هم با دوستاتون درحال بازی هستین.. یکسال از گذاشتن دندونهای جانان گذشت و توی مسافرت اصفهان زمین خورد و دوتا دندون جلویی کنده شد و دیشب دوباره در گیر دکتر فیجان بودیم و دندون جدید. ما هرکاری میکنیم بخاطر شادی و سلامتی شما دوتاست.امیدوارم بهترین تصمیمها رو گرفته باشیم. سلام  دوباره بعد از چند ماه دندونای جدید هم کنده شدن البته با گاز زدن یه دونه گز سفت که جانان از توی یخچال برداشت... و دوباره در انتظار تعمیر دندان🥴 تو همه جوره قشنگی فرشته ی من❤️ ...

از وقتی مدرسه تعطیل شد جوجه خریدنتون شروع شده،جوجه رنگی حالا هم دوتا اردک. ...

سلام دختر قشنگم❤️ کم کم که بزرگتر میشی سمت وسایل بازی دخترونه ت میری برعکس قبل، علاقه داری همه وسایلاتو بیرون از کمد بچینی کنارهم. تاتو هم روی بدن جانان انجام داده رایان  ...

نفسم رایان عمرم جانان  هربار خانم زارعی مسابقه سرعت خواندن متنی را میگذارد ، رایان عزیزم در کمترین زمان متن را میخواند ❤️  روز معلم برای خانم زارعی جشن گرفتیم. یه دورهمی توی پارک🌹 ...

سال نو مبارکاوضاع کورونا بهتر شده،قراره مدرسه ها مثل قبل باز بشه،همه برن سر کلاس خاله مهسا جانان رو برد آرایشگاه و موهاشو صورتی کرد،چون عاشق رنگ صورتی و موی بلنده💓 اذیت میشی کوتاهش کردم😉 ...

پسر باهوشم  پسر زرنگنم پسر خوش تیپم  امروز با تمام وجودم به تو افتخار کردم،وقتی حافظ خوانی میکردی،وقتی با تمام احساست سنتور میزدی. تو تکه ای از وجود می❤️ خدارا هزار بار شکر میکنم که تو مال من هستی❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ رایان،آرمین،آرتین خانم زارعی معلم کلاس اول دبستان علوی مرودشت ...

سلام عزیزای دل  یه مدت پیش رفتیم باغ وحش،جانان زیاد استقبال نکرد ازشیرا میترسید،رایان دوست داشت. ...