رایانرایان، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
زندگی مشترک مازندگی مشترک ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
جانانجانان، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

رایان و جانان،تمام زندگی من

زندگی را باید زندگی کرد...

شاهچراغ

1397/5/11 8:17
نویسنده : نسرین
607 بازدید
اشتراک گذاری
روز تولد امام رضا تصمیم گرفتیم بریم شاهچراغ.اولین باری بود که بعد از رفتن امام رضا جایی زیارت میکردی.ماشالا کنجکاوی و سوال میپرسی،اینجاکجاس،کیه،کو ادمش،بعدهم که برگشتیم خونه برای بابا توضیح دادی که رفتیم شاهجراغ،یه ادم خوبی بوده الان مرده رفته پیش خدا،زیارت کردیم....







الان دیگه7ماهه ابجی توی شکمم هست،توهم ارتباط خوبی با این موضوع برقرار کردی،خداروشکرمیکنم که پسر فهمیده ای دارم.عاشقت میشم وقتی اینقدر معصومانه خوابیدی...



وقتی قرارشد کیف جدید بخریم واست گفتی میخوام مثل مال تو بندازم رو دوشم.بخاطر همین این کیف انتخاب کردی حتی رنگش هم انتخاب خودت بود جوجه پنبه ای من.





خیلی دوست داری استقلال پیداکنی،کفش و شلوارتو خودت میپوشی،دکمه هم بلدی بازوبسته کنی،اگه ازت کاری بخوام انجام میدی مخصوصا الان که شکمم بزرگ شده،وقتی کارتن میبینی یهومیبینم زدی زیر خنده بچه تر که بودی فقط نگاه میکردی اما الان معلومه درکت بالا رفته عشقم.تو سه سال و پنج ماهته و ابجی7ماهه توشکمم.خیلی تکون میخوره و لگد میزنه،مامان جون میگه بچه گرمشه!اما بابا میگه خیلی شیطونه،هرچی رایان اذیتمون نکرد دخملی جبران میکنه.



راستی برام خیلی جالب بود دیروز ازخواب بیدارشدی تاچشمت باز کردی گفتی خواب ابجیو دیدم.خواب دیدم پارچ اب برداشته بود به من نمیداد،پرسیدم شبیه کی بود؟گفتی تو.

گفتم چه لباسی تنش بود؟گفتی همون دامن قرمزه که از دوک براش خریدیم....خودم هربار نیت کردم خواب ابجی ندیدم برعکس اقا رایان که وقتی توشکمم بود عینا خوابشو دیدم بودم و با الانش مونمیزد.

ازخدامیخوام همیشه خواب ارام بهت بده وخوابهای خوب ببینی،خواب فرشته ها رو ببینی نفس من.

اینم اقا رایان و بچگی خاله مهسا



پسندها (2)

نظرات (2)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
11 مرداد 97 8:41
زیارت قبول.گل
مامان صدرامامان صدرا
14 مرداد 97 14:51
محبت