رایانرایان، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
زندگی مشترک مازندگی مشترک ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
جانانجانان، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

رایان و جانان،تمام زندگی من

زندگی را باید زندگی کرد...

بهار97

1397/4/10 14:37
نویسنده : نسرین
477 بازدید
اشتراک گذاری
سلام پسر گلم،سلام گل دختر کوچولوی 23هفته تو دلم.

دلم میخواد از عادتهاتون بگم از کارهایی که طی بزرگ شدن میکنید.اول گل پسرم تاج سرم اقا رایان...الان که دارم مینویسم ابجی تو شکمم لگد میزنه حتما بیداره ناقلا.

رایان جون الان3سال و 4ماه سن داری و اصلا حاضر نیستی بیای ارایشگاه و موهاتو کوتاه کنی فقط بعضی وقتها باهزارتا ترفند میذاری خاله مهسا واست کوتاه کنه.بردمت کلاس ژیمناستیک علاوه بر اینکه برات زود بود اما علاقه ای نشون ندادی،دلت میخواد لباسی که میخوای بپوشی و خودت انتخاب کنی البته کاربه جایی میرسه که بعصی وقتها اون لباسی که خیلی روش کلیک میکنی بر میدارم چون زورم بهت نمیرسه.بیشتر به رنگ سبز تمایل داری و لباسهای سبز رنگ انتخاب میکنی.راکی فرستادیم رفت چون خیلی بزرگ شده بود و بدشده بود،هرروزهم میپرسی که راکی چی شد و ابرازدلتنگی میکنی،اون رفت و الان دوتا اردک جاشوگرفتن،خودم ازبچگی اردک دوست داشتم اما نگهداری از حیوان خیلی حوصله میخواد.دوست دارم خیلی جاها ببرمت و تجربه های جدید داشته باشی اما متاسفانه شهرماکوچیکه وهیچ امکاناتی نداره.
اما عادت گل دختر،لگد زدن به شکم مامان.اقا رایان هم باابجی ش صحبت میکنه و منتظر اومدنشه..

یه کافی شاپ رفتیم که اصلا کیفیت نداشت









یه چند روز ارسلان هم اومداینجابامامانش هم بازی میکردین هم دعوا







این کفش سوراخ سوراخی هم جز اون وسایلیه که باید سربه نیستش کنم...

اینم عکسای عید97که مامان جون ازت گرفته





یه چیز باحال دیگه اینکه با ارد خمیر درست میکنی و مامان جون برات میندازه رو پیک نیک تا نون درست کنی



عاشق مدلای خوابیدنت هستم نفسم







عروسی پسرعمه منم که رفتیم خوش تیپ بودی عشقم





اینم یه عکس سه نفره97/3/30

پسر گلم خیلی دوستت دارم و دلم میخواد اینده درخشان داشته باشی نمیخوام بهم وابسته باشی استقلال شخصیتی میخوام واست اینکه بتونی خودت ازپس زندگیت بربیای.دلم نمیخواد هیچ وقت تو زندگیت مدیون من باشی و اینکه من هم بخاطر وجود تو نتونم به ارزوهام برسم.بازم میگم عاشقتم.



راستی تولد بابامجتبی و دایی رضا روباهم گرفتیم







اردکهای جاگزین راکی کوچولنازنین پسرم
همین که تو را دارم، بهترین هدیه ی دنیا را دارم،
دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم
در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم
تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها
کودک من…..
روز به روز بزرگتر میشوی و من عاشق تر
پسرک من….
ممنونم که به دنیای من آمدی و زندگی را برایم زیباتر از همیشه کردی
دوستت دارم….بیشتر از دیروز….کمتر از فردا….
پسندها (8)

نظرات (4)

مامان صدرامامان صدرا
9 تیر 97 8:50
خدا براتون حفطَش کنه😍😍😍
عمه فروغعمه فروغ
10 تیر 97 12:03
خدا حفظش کنهمحبت

10 تیر 97 17:01
سلام چه عکسای مادر و پسری زیبایی  خدا نگهدار کوچولوست باشه