یک سری عادت ها

سلام پسرگلم،الان که برات مینویسم اول زمستونه و فقط سه ماه مونده تاسه ساله بشی.بذارازخودت بگم.شبها مسواک میزنی اما چندباراول فقط خمیردندون میخوری
عادت کردی میشینی و لابلای انگشتهای پاهاتو تمیزمیکنیخیلی حالت صورتتو تو اون موقعیت دوست دارم.
الان یکماهی هست که میبرمت کلاس خلاقیت،کلاس توی خانه بازی تشکیل میشه که کنار درورودیش دوتا ماشین سفید و قرمزهست،شرط شماهم برا کلاس اومدن اینه که اول باید سواریکی ازماشینابشی.باکالسکه میبرمت،خوبه یکم پیاده روی هم میکنم.اونجا چندتادوست داری،مهرسانا،کیارش،امیرعلی... البته هنوزسنت اونقدرهانیست که فقط بادوستت بازی کنی،هنوزبه خودم وابسته ای،مربی گفته که مامانها نباید بیان توی کلاس اما هر روزیکیتون بهانه میگیرین و ماهم درکنارتون سرکلاسیم

توی کلاس نقاشی میکنین،بازی میکنین برام بوس میفرستی و میگی که دوستم داری،فدای دل مهربونت بشم.تازگی هم چندتایی میرین و بپر بپرمیکنین.
ازتابستون خونمونوعوض کردیم و اومدیم چسبیدیم کنارمامان جونینا.توی واخد دایی رضاهستیم قرارشده تا زن گرفت ماهم از اونجابلندبشیم.حیاط جداشده اما یه دربین دوتاساختمون هست که شده پل ارتباطی ما.شماهم که بین دوخونه درحال حابجاشدنی،هرکی میادبایدباهات بازی کنه گاهی هم بداخلاق میشی و جیغ میزنی
دوست ندارم اما بیشتروقتتم پای تی وی هستی و کارتن میبینی.
هنوز شیرتو توی شیشه میخوری وموقع خواب بایدشیربخوری و مک بزنی،شیشه رو ازت نگرفتم چون ترسیدم دیگه شیرنخوری.هرهفته10لیترشیرمیخریم و میجوشونم میذارم تو یخچال وبهت میدم عزیزکم.
عاشق ماشین هستی و درهرسایزی داری البته به جز بزرگش.اسباب بازیهات زیادشدن دیگه باهاشون بازی نمیکنی منم هرازگاهی یه تعدادشوبرمیدارم که همون موقع یادشون میفتی وایرادمیگیری.
راستی یه چیزخوب اینکه توی اتاق خودت میخوابی واین خیلی خوبه عزیزم.
خیلی حرف زدم بذاربرات چندتاعکس بذارم.اول از گردشی که چندماه قبل رفتیم بگم که اونجابهت خیلی خوش گذشت
 

این دوتاعکس هم مربوط میشه به دوماهگیت و دوسال و شش ماهگیت هردو توی یک مکان !
 

دراخرهم یک عکس سه نفره درواقعیت